Saturday, April 27, 2002

اين چند تا راديوها جالبند
راديو1
راديو2
راديو3
اين هم يك سايت جالب ديگه.
كليك كنيد

Wednesday, April 24, 2002

تا ... �ردا




First they arrest Moh'd Saleh, a Plastinian aged 23. So far nothing is wrong with the picture!!







Then they pin Moh'd on the floor suspecting he had bombs attached to him. Still nothing out of the ordinary?







They have him on the floor still, and they try to question a second Plastinian on the scence. They seem to have definitly overpowerd him and have full control over the suitation.






That's not enough? OK!! Now they have to strip him to make sure he doesn't really have any bombs on him. AS we can see he is almost naked on the floor, (at least they had the decency to keep his underwear on), he is obviously overpowerd and unarmed, there is no sign of a bomb or any resistant. So what would a democratic country such as Isreal, a county which claims to respect human digintiy and life do??? Take him to prison??





The picture speaks for itself !?!







The least you can while sitting in the comfort of your home is forward this pictures to as many people as possible espically westerns so they can have a glimse of what Plastinians go through!!






















First they arrest Moh'd Saleh, a Plastinian aged 23. So far nothing is wrong with the picture!!







Then they pin Moh'd on the floor suspecting he had bombs attached to him. Still nothing out of the ordinary?







They have him on the floor still, and they try to question a second Plastinian on the scence. They seem to have definitly overpowerd him and have full control over the suitation.






That's not enough? OK!! Now they have to strip him to make sure he doesn't really have any bombs on him. AS we can see he is almost naked on the floor, (at least they had the decency to keep his underwear on), he is obviously overpowerd and unarmed, there is no sign of a bomb or any resistant. So what would a democratic country such as Isreal, a county which claims to respect human digintiy and life do??? Take him to prison??





The picture speaks for itself !?!







The least you can while sitting in the comfort of your home is forward this pictures to as many people as possible espically westerns so they can have a glimse of what Plastinians go through!!


















1. بيت المقدس همواره سرزمين عجيبي بوده است. بارها ويران شده و بارها كوچه و پس كوچه هايش به خود رنگ خون ديده اند. پيامبران زيادي در سير آ�اقي خود پاي دراين سرزمين گذارده اند. نبي خاتم نيز در شب معراج پر رمز و راز خود بايد ازاينجا بگذرد. و هميشه يك نقطه مشترك وجود داشته است: قدس مظلوم. و اين بار بيش از نيم قرن است كه خون از چهره مقدس قدس پاك نشده.
2. �سرزمين بدون ملت، براي ملت بدون سرزمين“ ، اين شعار بهانه اي بود تا گروهي اروپايي با عرق چينهاي سياه، در جوار بهشت خاورميانه سكني گزينند و آغازي بود تا خورشيد قدس در حصار ستاره آبي رنگ داوود زنداني شود. روزگاري بن گوريون به كنايه گ�ت:�نگران نباشيد، پيامبر خدا، موسي، شما را در صحراي بي آب و عل� سينا براي سي سال رها كرد. ليكن من �قط براي چند سال شما را در اين وادي رها مي كنم“. و اينك بيش از پنجاه سال است كه معتقدين به �ارض موعود“ براي آن چند سال كوتاه روز شماري مي كنند. در آغاز تشكيل اسراييل، ايمان به صهيونيزم آن همه بود و آنقدر پيروزي گسترده و �راگير خود را قريب الوقوع مي ديدند كه حتي قانون اساسي هم نوشته نشد. و در يكي از همان سالهاي نه چندان نزديك، بن گوريون گ�ته بود:�اسراييل يك كوه با سراشيبي بسيار تند است. يا بايد به قله اين كوه صعود كنيم يا به ! ته دره سقوط نماييم.“ و گويي براي صعود به قله، خون انسانهاي مظلوم و بيگناه بهترين سوخت براي اين حرامزاده بود. حرامزاده اي كه انگليسي به دنيا آمد و آمريكايي زندگي كرد.
3. �دير ياسين“ از اولين شكارهاي اين اختاپوس خون آشام بود. �دير ياسين“، كه هيچ گاه �كر نمي كرد نامش اينقدر تكرار شود، و شهرتش را به اين بهاي سنگين بدست آورد. �دير ياسين“، روستايي كه سالگرد مظلوميتش را گرامي مي داريم، جايي بود در حومه بيت المقدس، با مردماني مؤمن و با ص�ا. و ص�ا و ايمان اين مردم وقتي با خشونت و وحشيگري آن حيوان ص�تان، در كنار هم قرار گر�ت، آيا نتيجه اي جز جاري شدن جويبارهاي خون انتظار مي ر�ت؟ روستايياني كه سالها نهال زيتون مي كاشتند، آن سال به هنگام برداشت، چيزي جز بمب و گلوله و موشك در خانه هايشان نيا�تند. در شامگاه نهم آوريل 1948، صداي بلندگوها از اطرا� شهر به گوش مي رسد كه مردم دير ياسين را به خروج از ديار خود �را مي خوانند، و مردم وقتي به خود مي آيند كه شاهد شكنجه كودكان در جلوي چشمان مادرانشان هستند. 25 مادر حامله به شهادت مي رسند و بيش از 50 ن�ر زير آوارها مد�ون مي شوند. خانه ها �رو مي ريزد، ولي قامت مقاومت استقامت مي يابد.
... و مردم ديار �دير“ بهاي چه چيزي را پرداختند؟ و آيا خون 250 بي گناه توانست سران صهيونيسم را سيراب كند؟
> و در دائرة المعار�ها نوشتند:�عربهاي تا دندان مسلح، در دير ياسين، مانع امداد رساني به سربازان اسرائيلي در اورشليم شدند“ و در ادامه نيز براي اثبات حقانيت خود آوردند:�عربها آنقدر كه مظلوم نمايي مي كنند بيگناه نيستند، اين حربه هاي تبليغي اعراب است.“
... و دنيا هيچ نگ�ت، همچنانكه نمي گويد؛ و دلي آزرده نشد، همچنانكه نمي شود؛ و قلبي به تپش ني�تاد، همچنانكه ... و تمام تلاش اعراب، چون گذشته و حال، صر� اظهار تأس� و يا محكوم كردني اجباري شد. و جان �لسطين همچنان در آتش نژادپرستي وحيوانيت آدم نماها مي سوخت. و �بيت لحم“ زادگاه پيامبر صلح، عيسي روح الله، در چنگال شياطين جان مي سپرد.
... و گويي اينك جهان به اندازه هميشه خشن و بي عاط�ه شده است، و اگر دقيق شوي مي بيني كه اين انسانيت است كه زير چكمه هاي رژيم صهيون دست و پا مي زند، و مي بيني كه به چه چيزها كه نمي شود �كر كرد: به ت�رقه ها، به سست عنصريها و به بي ارادگيها، و مي شود �كر كرد به روزي كه بشنويم:�قدس آزاد شد“ همانطور كه روزي شنيديم �خرمشهر آزاد شد“. مي شود �كر كرد به روزي كه بشنويم:�قدس را خدا آزاد كرد“ همانطور كه براي خرمشهر شنيديم، و البته آن روز دير نخواهد بود، �إنَّه�مْ يَرَوْنَه� بَع�يداً وَ نَريه� قَريباً“
عجب صبري خدا دارد
.......

Tuesday, April 23, 2002

امروز يه شعر ديدم كه خيلي خوشم اومد:
بايد اي دل اندكي بهتر شويم يا نه! اصلاً آدمي ديگر شويم
از همين امروز هنگام نماز با خدا اندكي صميمي‌تر شويم.
انشاالله
امروز حوصله نوشتن ندارم. مثلاً امروز مي‌خواستم روي تزم كار كنم اما بازهم اين سپر نگذاشت من روي تزم كار كنم. خوب ديگه خدا به خير كنه شنبه ه�ته آينده رو!!!!!!!!!!!!

Monday, April 22, 2002

سلام
امروز دلم گر�ته، نمي دونم چرا ؟
خيلي دلم مي‌خواد گريه كنم.
اما.............
از ما كه گذشت آسمان لال چرا ؟
از ما كه گذشت ابرها كال چرا؟
از ما كه گذشت اين چه رسمي است خدا؟
گ�تي همه بر گ�ليد بر باد چرا؟
از ما كه گذشت عاشقي پيشه كنيد
در سينه خوبان جهان ريشه كنيد
................................
تا...بعد